تشخیص روند بازار،از صفر تا صد
هر روز، معامله‌گران پراپ تریدینگ در مسیر رسیدن به هدف نهایی خود یعنی یافتن آزادی مالی کامل موفقیت‌هایی را کسب می‌کنند. در این راستا حساب های پراپ تریدینگ به کمک ما آمده اند تا سرمایه اولیه جهت انجام معامله را برای ما تامین کنند. ما داستان‌های الهام‌بخشی از معامله گران پراپ تریدر را می‌شنویم که برای ما انگیزه‌ای عظیم برای پیشروی به حساب می‌آید. داستان ها معامله گران از وبسایت اصلی فاندنکست جمع آوری شده است و می تواند منبع عالی برای انگیزه شما در ادامه مسیر معامله گری باشد.
رودی وهمه، 34 ساله اهل تایلند.
چه زمانی معامله گری را شروع کردید ؟ آموزش ترید چقدر طول کشید؟
حدود هشت سال پیش معامله‌گری را شروع کردم و چهار سال طول کشید تا به طور مداوم موفق شوم. من ده‌ها هزار دلار هزینه کردم تا دوره‌های معامله‌گری با نام‌هایی مانند موج‌های الیوت، SMC (اسمارت مانی)،معامله با خطوط روند و روش میانگین متحرک و … بگذرانم.
در سه تا چهار سال اول به عنوان یک معامله‌گر مبتدی، چندین اشتباه انجام دادم و برای یک سال معامله کردن را رها کردم.
اما پس از یک سال، به بازار بازگشتم و شروع به تفکر منطقی کردم، همه چیزی که یاد گرفته بودم را بیان کردم و تمام اشتباهاتی که انجام داده بودم را مشخص کردم. به این نتیجه رسیدم که مشکل من از نوع استراتژی مورد استفاده من نبود، بلکه از کمبود صبر، انضباط و توانایی مدیریت ریسک من ناشی بود.
به من چندین سال طول کشید تا مدیریت ریسک، مدیریت سرمایه، پایبندی به راهنمایی‌های استراتژیک و صبر در انتظار فرصت‌ها را به مرور یاد بگیرم. با این حال، پس از یادگیری این استراتژی معامله‌گری، بازار فارکس به من طبیعت دومی تبدیل شد.
حدود دو سال است که رشد ماه به ماه منظم دارم. من شکست‌ها دارم، چرا که نمی‌توانم کاملاً از آن‌ها پرهیز کنم، اما مهم این است که ریسک خود را مدیریت کرده و هفته یا ماه را با سود ختم می‌کنم.
بهترین و موفق ترین معامله شما کی بوده و چقدر سود داشتید؟
در تاریخ 21 سپتامبر، یک خط روندی بازاریابی را در نزدیکی نقطه توجه من دیدم. زمانی که قیمت در یک ساختار نزولی بود، تمایل من به معامله کوتاه بود. شاخص دلاری DXY به طور عجیبی در حال افزایش بود. اردر بلاک در تاریخ 15 سپتامبر در باز کردن بازار بورس نیویورک ایجاد شده بود. من 50٪ آن را علامت‌گذاری کردم، یک سفارش فروش با یک استاپ لاس 50 پیپ (که معادل 0.5٪ از حساب 200 هزار دلاری من بود) ایجاد کردم واقعاً در بالای اوردر بلاک . با اخبار FOMC، ما شاهد جستجوی نقدینگی بودیم و سفارش فروش من را فعال کرد. من تا حد سود پایین‌تر بعدی نگه داشتم که فرض کردم در 1626 باشد. حدود 600 پیپ!! من فکر می‌کردم قیمت کمی کاهش پیدا می‌کند، اما با نسبت سود به ریسک 1 به 12 که معادل 1200 دلار بود، خوشحال بودم. این بهترین معامله تا کنون در زندگی من بود و برای چند روز هیجان زده بودم.
چگونه مدیریت ریسک می کنید ؟
من برای معاملات با احتمال متوسط 0.5٪ و برای تریدهای با احتمال بالا بر اساس قوانین خود 1٪ از حسابم را به خطر می‌اندازم. با این حال، حتی اگر بازار در یک تنظیم کامل با استراتژی من همخوانی داشته باشد، هیچ وقت بیش از 1٪ ریسک نمی‌کنم. گاهی اوقات من ترکیبی را اعمال می‌کنم که در آن ریسک‌های خود را افزایش می‌دهم اما اندازه لات را به‌منظور داشتن نسبت سود به ریسک ثابت 1 به 3 کاهش می‌دهم.
آیا فکر می‌کنید روان‌شناسی برای معامله‌گران تحت عنوان یک انگیزه بزرگ عمل می‌کند؟ چگونه احساسات خود را در زمان زیان یا برد مدیریت می‌کنید؟
قطعاً. به ویژه با حساب‌های بزرگتر و اعداد بزرگتر، نگه داشتن معاملات تا رسیدن به سود مورد نظر مشکل می‌شود. اما تا زمانی که در هر معامله کمتر از 1٪ از موجودی حساب خود را به خطر نندازم، باید بتوانم در بازی به مدت طولانی بمانم.
بهترین نصیحت برای معامله‌گرانی که تلاش می‌کنند مرحله ارزیابی را پشت سر بگذارند چیست؟
– یک استراتژی معامله‌گری را دنبال کنید.
– هر معامله حداکثر 0.5٪ یا 1٪ از موجودی حساب خود را به خطر نندازید.
– نسبت به قوانین معامله‌گری خود پایبند باشید و قیمت را تعقیب نکنید.
– و اطمینان حاصل کنید که نسبت سود به ریسک شما بیشتر از 1 به 2 باشد.
معتظ حكيم، معامله‌گر مصری 33 ساله.
با چه مشکلاتی در مرحله چالش های پراپ تریدینگ مواجه شده‌اید؟
این اولین باری است که من به معاملات سرمایه‌گذاری خودم می‌پردازم. برای من، مشکلی که با آن روبرو شدم، مربوط به حد سود و زیان روزانه بود. چون این مورد به عنوان یک میزان منفی شمرده می‌شود و معامله‌هایی که به زیان می‌انجامد را می‌بندد. فکر می‌کنم یا من تحت فشار فکر کردم که فرصتی برای موفقیت دریافته‌ام یا در واقعیت به چالشی کمتر از آن چه که باید اندازه‌گیری کنم انداختم.
تجربه بهترین معاملات شما تا کنون چگونه بوده است؟
خب، یک معامله خاص را به یاد دارم. وقتی صبح بیدار شدم، قیمت‌ها روی نمودار روزانه به اندازه‌ای بالا رفته بودند که من می‌دانستم باید بقیه روز قیمت‌ها به طور معقولی پایین بیایند. من به نمودار 15 دقیقه رفتم تا پس از تشکیل یک نمودار میانبر نزولی، معامله فروش کنم. این تبدیل به یک حرکت بزرگ به پایین شد.
در یک زمان دیگر، یک کانال معین را تشخیص دادم. من در کف ها به تجارت می‌پرداختم و در بالا می‌فروختم. من با صعود و نزول ، سود خوبی کسب کردم.
آیا فکر می‌کنید روان‌شناسی برای معامله‌گران انگیزه‌دهنده‌ای بزرگ است؟ چگونه احساسات خود را در زمان زیان یا برد مدیریت می‌کنید؟
من با این نظر موافقم. یک بار، استاد من پیشنهاد داد پس از اجرای معاملات، یک سرگرمی پیدا کنیم. او گفت: پس از انجام هر معامله و تنظیم حد ضرر و حد سود، می‌توانیم سرگرمی‌های خود را انجام دهیم. هدف این است که ما را از معاملاتی که انجام داده‌ایم فراموش کنیم. اگر زیان ببینم، تحقیق می‌کنم که چرا معامله زیان‌ده بوده و تمرکزم روی فکر کردن به فرصت بعدی است. در بازار، ما فرصت‌های زیادی برای کسب سود داریم. اگر برنده شوم، همچنان تحقیق می‌کنم که چرا معامله موفق بوده و اگر به هدفم برسم، متوقف می‌شوم. این چگونگی مدیریت احساسات من است.
آیا پشت موفقیت در معامله‌گری رازی وجود دارد؟
برای من، رازی وجود ندارد. اگر بدانید چگونه از استراتژی معامله‌گری خود استفاده کنید، تنها به تولید سود کم فکر می‌کنید. این برای کاهش ریسک است. و به فکر سرمایه‌گذاری بلندمدت می‌افتید. با این حال، باید پایداری، رقابت با دیگران و سفارشی کردن معاملات به نحوی که با شما همخوانی داشته باشند، وجود داشته باشد.
