10 شاه کلید بزرگان بورس

10 شاه کلید بزرگان بورس

در این مقاله قصد داریم 10 راهکاری که بزرگان بورس آن ها را در معاملات خود به کار می برند را مورد بررسی قرار دهیم.

کلید 1:

رازی که افشا نمی شود.

همه ی ما می دانیم که برای پایین آوردن ریسک، باید سبد سهام متنوعی داشته باشیم. اما با این استراتژی معاملاتی ،در بازار مثبت سودی در حد شاخص و در بازار منفی ضرری در حد شاخص یا کمتر از شاخص خواهیم داشت و هیچ وقت در مدت زمان کمی نمی توانیم سود دو برابری یا بیشتر داشته باشیم. برای مثال فرض کنید سبدی متشکل از 5 سهم از 5 صنعت مختف داشته باشید و یکی از این سهم ها سود 100 درصدی به شما در طول 6 ماه بدهد ،شما در نهایت روی سرمایه خود در یکسال حدود 20 الی 30 درصد سود ایجاد کرده اید. آیا از این سود راضی هستید؟

بزرگان بازار برای به دست آوردن سود بیشتر معمولا درصد بالایی از سرمایه خود را به یک یا دو سهم اختصاص می دهند، اما این سهم ها را با بررسی بسیار و آگاهانه انتخاب می کنند.

یکی از استراتژیِ های معاملاتی وارن بافت،سرمایه گذار بورس، تشخیص تعداد محدودی سهم برجسته و سپس سرمایه گذاری کلان در همین سهام است.

پس فراموش نکنید،داشتن تعداد محدودی سهم در سبد سهامتان در صورتی که آن هارا مثل کف دستتان بشناسید برای شما سود های بسیار خوبی به همراه خواهد داشت.

کلید 2:

سرتان را بدون ریسک در دهان شیر نکنید.

شاید شنیدن این جمله برای شما تعجب برانگیز باشه که بزرگان بورس به شدت ترسو و ریسک گریز هستند.

آن ها مدت زیادی را صرف اموزش و بالا بردن مهارت های خود می کنند و در واقع آنقدر مهارت پیدا می کنند  که کاری که از نظر شما ریسک بالایی دارد، به کار روزمره برا آن ها تبدیل شده است.

بزرگان بورس به جای آن که با تنوع بخشیدن به سبد سهام خود،ریسک شان را کاهش دهند سعی می کنند با بررسی و تحلیل بسیار تعداد سهام خود را محدود کنند.

کلید 3:

ویژگی طلایی بزرگان بورس

معامله گران را بر اساس آگاهی آن ها از بازار  به 4 دسته تقسیم می کنند:

دسته اول آن هایی هستند که فکر می کنند می دانند، این دسته ادعا کنندگانی بیش نیستند، آن ها در بازارهای صعودی که تمامی سهام کم و بیش سودساز هستند معامله های موفقی می کنند و دچار این توهم می شوند که آگاهی دارند.

دسته دوم افرادی هستند که نمی دانند که می دانند؛ این دسته را خفتگان آگاه می نامیم،به این معنی که این افراد در خواب به سر می برند و نمی دانند که اگر بیدار شوند می توانند سود های خوبی بکنند.

تعداد دسته اول و دوم آنقدری نیست که قابل توجه باشد،اما دسته سوم که تعداد آن ها بسیار زیاد است ،گروهی هستند که می دانند که نمی دانند،این دسته را آگاه از ناآگاهی می نامیم.

دسته چهارم،گروهی هستند که می دانند که می دانند و ما به آن ها بزرگان بورس می گوییم.این دسته به حرف های هم گروه خودشان و دسته اول گوش می دهند،مطالب و تحلیل هایشان را  می خوانند و می شنوند.

حال برای آن که تبدیل به دسته چهارم یا بزرگان بورس شویم باید «علم» و «تجربه» داشته باشیم.

منظور از علم این است که باید تحلیل تکنیکال و بنیادی و تابلوخوانی را به صورت حرفه ای بلد باشیم. برای یادگیری این موارد به افرادی مراجعه کنید که در بازار فعالیت مستمر دارند و به سوددهی قابل قبولی رسیده اند چرا که تجربه در بازارهای مالی بسیار مهم است.

منظور از تجربه هم حضور مستمر در  بازارهای مالی است و حضور مستمر در بازارهای مالی آن است که شما از بازار لطمه نخورید.

در مقالات بعدی شخصیت و نحوه رفتار بزرگان بورس در بازار را بررسی خواهیم کرد.

کلید4:

سهام تان را به فرزندی بپذیرید

شاید برایتان جالب باشد که بدانید بزرگان بورس اصلا به سودآوری در کوتاه مدت فکر نمی کنند، آن ها بازه های بلندتری در نظر می گیرند و در واقع به سهام مثل فرزندشان نگاه می کنند که باید مدتی با این فرزند باشند، آن را بزرگ کنند و رشد دهند. آن ها با این دید سهم را انتخاب می کنند که حتی اگر در کوتاه مدت افت زیادی هم داشته باشد اما در بلندمدت صعودی می باشد.

اگر دید کوتاه مدت یا میان مدت نسبت به سودآوری در سهم ها داشته باشید چندعیب دارد:

اول اینکه ما را به شدت عجول می کند و دوست داریم سریع به سودهایی که مدنظرمان است برسیم، به همین خاطر معمولا استرس داریم و این استرس باعث می شود تصمیمات درستی در سرمایه گذاری انجام ندهیم.

پس سعی کنیم دید خودمان را از بازه سود در یک ماه،در یک هفته برداریم و برویم سمت اینکه سهم هایمان را طوری تحلیل و انتخاب کنیم که برای بازه های بلندمدت تر انتظار سودهای بسیار بالاتری از آن ها داشته باشیم.

 کلید5:

هر فرد برای رسیدن به موفقیت در بازار بورس روش منحصر به فرد خود را دارد.

«وارن بافت» زمانی که سهمی را می خرد دلیلش داشتن قیمت بسیار پایین تر از ارزش واقعی آن است بنابراین اگر قیمت افت کند تصمیم می گیرد سهام خود را افزایش دهد.

«شوارتز» وقتی که سهمی را انتخاب می کند و قیمتش افت می کند فکر می کند شاید اشتباهی در محاسباتش کرده است و شاید تصمیم خروج از سهم می گیرد و استراتژی اش با وارن بافت متفاوت است ولی هر دو جزء بزرگان بورس هستند.

پس می بیینید که می توانید استراتژی های متفاوت داشته باشید ولی سودهای خوبی بگیرید.

حال سوال این است که باید چه معیار هایی را برای سرمایه گذاری داشته باشید؟

معیار سرمایه گذاری تان را باید با توجه به ویژگی های رفتاری و شخصیتی خود انتخاب کنید. برای رسیدن به استراتژی فردی خود باید سه گام را طی کنید:

1-آموزش دیدن،2-شروع با سرمایه اندک، 3-تصحیح معیار ها و بهبود بخشیدن به آن ها.

طی کردن این سه گام زمان بر است و به مرور شما هر چه جلوتر بروید پخته تر می شوید و معیارها و روش هایتان بهتر می شود.

برای این که استراتژی  و معیارهایتان شکل بگیرد باید به سوالات زیر بتوانید پاسخ دهید.

1-در چه گروهی سرمایه گذاری می کنید و  چرا؟

2-چه محدوده قیمتی را برای این سهم مناسب می دانید؟

3-بازه رمانی سودسازی سهم را چه مدت می بینید؟معیارتان برای شناسایی سود و خروج از سهم چیست؟

4-اگر سهم افت کرد چه برنامه ای دارید؟

5-چه زمانی با ضرر از سهم خارج می شوید؟

و سوال آخر این که اگر تمام پیش بینی هایتان اشتباه بشود چه می کنید؟

جواب شما به سوالات بالا بسته به دید و توانایی های شما دارد و ممکن است با سایرین متفاوت باشد.

و در آخر این نکته را در نظر بگیرید که این مسیر، یک فرایند تمام نشدنی است. یعنی ممکن است شما به سوددهی بالایی برسید اما مطمئن باشید که اگر ادامه دهید رشد می کنید و سودهای بزرگ تری به دست می آورید.

تهیه: پریسا کاشیان، پریسا مهاجری

(تیم تحریریه آکادمی چرتکه)